محمدحسین 6 10 1386 و محمدطاهامحمدحسین 6 10 1386 و محمدطاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

*** خاطرات پسرهای گلم ***

دندان

1392/9/17 0:49
نویسنده : مامان افسانه
291 بازدید
اشتراک گذاری

از دریچه ارزوهایم به رویای شیرین با تو بودن می نگرم 

لحظه ای که اغوش مادر بستر هق هق تو بود . لحظه ای که اولین نگاه تو و من با غنچه هایی که دستان کوچک تو در دستان مادر بود تا عطر تنت به من زندگی دوباره ببخشد تو محمدطاها عشقم 

من احساس خود را به وجود شیرینت پیوند زدم من با تو از دنیای کودکی گذشتم و عشق را باور کردم و دانستم که زندگی یک رویاست رویایی به زیبایی حضور تو و اینک من روزی دیگر را از تقویم ثانیه ها شمردم و بعد از گذشت 8 ماه نظاره گر روییدن مرواریدهای قشنگ هستم ... بدان که قلب یک زن در کالبد احساس یک مادر تو را می خواند 

خلاصه بعد از کلی خارش و بی قراری و اب ریزش دهان اولین مهمان سپید بر روی لثه های ظریف تو نمایان شد .
در تاریخ : 20 1  1392    که در 8 ماه 20 روزگی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان مينا
29 فروردین 92 18:55
مبارك عزيزم مرواريداى خوشملت هميشه شاد و سلامت باشى

ممنون خاله
مامان دانیال
1 اردیبهشت 92 16:49
دورت بگردم ناناز رویش اولین مرواریدت مبارک عشق خاااااااااله بووووووووووووووووس


مرسی خاله جون
مادر(رادین و راستین)
3 اردیبهشت 92 13:32
مبارکا باشه

خیلی قشنگ احساست رو بیان کردی ........


مرسییییییییییییی
الناز مامان بنیا
9 اردیبهشت 92 15:48
قربون دندونات


مرسی بنیا جون رو ببوس