محمدحسین 6 10 1386 و محمدطاهامحمدحسین 6 10 1386 و محمدطاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

*** خاطرات پسرهای گلم ***

روزمرگیهای این مدت محمدحسین

1392/9/17 0:42
نویسنده : مامان افسانه
285 بازدید
اشتراک گذاری

محمدحسینم رو برای پیش دبستان ثبت نام کردم اون روزی که برای ثبت نام رفته بودیم یه سری از قسمتهای مدرسه رو نشونش دادم اونجا پرسید پس جایگاه مامانا کجاست تو مدرسه منم گفتم بیرون پشت در مدرسه امیدوارم که اذیت نکنه وگرنه با یه بچه کوچیک نمی دونم باید چکار کنم  وسایل مدرسه رو از هایپر خریدیم من و همسرم اجازه دادیم خودش انتخاب کنه اون هم همه رو ست بن 10 انتخاب کرد و از خریدها هم راضی و هر کسی هم که خونه مون  میاد اون می یاره با ذوق نشون می ده ان شا ا... که همیشه در راه درس و مدرسه ذوق علاقه داشته باشی و موفق و سربلند تو این راه باشی عزیزم 

 

با دعاهای من و البته تشویقهامون تقریبا اقا پسر چشمش رو می بنده و از این کارش بسی خوشحال میشم باباجون گفته بود اگر یک هفته چشمت رو ببندی اخر هفته می برم گردش خلاصه این گل پسرم روزی 5 ساعت چشمش رو بست تا اخر هفته همسرم هم به قولش عمل کرد و رفتیم سمت لواسون و بعد دیزین هوا بسیار خنک و باددددی بود اونجا یه اش رشته بسیار خوشمزه هم خوردیم 

بعد به سمت جاده چالوس و تو منطقه نساء چادرمون رو پهن کردیم جای خوبی بود اب بسیار خنکی از اونجا رد می شد بابایی مشغول اماده کردن جوجه ها شد اولش بچه ها تو چادر بودند 

اینم عشقولانه ای برادر ها

بعد از ناهار هم بچه ها با بابایی مشغول اب بازی

تقریبا  روزهای اخر اسفند بود که شازده عینکش رو شکوند که براش دوباره سفارش دادیم که هنوز 6 ماه رو پر نکرده دوباره به کمک محمدطاها اینبار هم شکوند منم وقت چشم پزشکی گرفتم تا ببرم در مورد وضعیت چشماش که شمارش تغییر نکرده و همچنین تنبلی چشمش چطور شده شماره عینکش تغییر نکرده بود ولی تنبلی چشمش ایشالا خدا بخواد رو به بهبودیه دکتر به محمدحسین گفته اگر روزی دو ساعت تا دو ماه ببندی خوب می شه ان شاا... خدا می دونه  وقتی دکتر می گفت که تنبلی چشمش رو به بهبودیه چقدر خوشحال بودم و خدا رو شکر می کردم ان شا ا... که زودتر خوب بشه هم خودش راحت بشه هم ما راحت بشینم مخصوصا من برای اقازاده عینک جدید هم سفارش دادیم امیدوارم که باهاش راحت باشه اقا زاده با عینک جدید

پنج شنبه 21 شهریور سالگرد ازدواجمون بود همسر عزیزم این دسته گل و کیک رو خریده بود تبریک گفت و بعد از اون هم ازمون خواست تا اماده بشیم بریم بیرون شام هم رفتیم رستوران منصور سر تخت طاووس خیلی خوب بود بسیار بهمون خوش گذشت و همچنین کادوی سالگردمون  برای من یه لب تاب گرفت  من به خاطر محمدحسین که چشمش رو ببنده واقعا درگیر بودم و اصلا تاریخ روزها رو نداشتم نتونستم براش کادو بخرم خیلی ناراحت شدم و از همسرم عذر خواهی کردم  واقعا از همسرم به خاطر تمامی خوبیهایی که برامون انجام داده بسیار سپاسگزارم

 

محمد جان واقعا بی نظیری

امیداوارم که سایه ات بالا سرمون باشه سالیان دراز با هم و در کنار هم با فرزندانمون به خوبی و خوشی زندگی کنیم

الهی امین

جمعه هم رفتیم کن سولقان و بعد هم امام زاده داوود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

نازنين
25 شهریور 92 16:16
خانومي چنروز اول كه باش بري بعد بش بگو خونه منتظرتم خودش كم كم عادت ميكنه باز محمدحسين جون خوبه تا مرحله پا گذاشتن به مدرسه پيش رفت ارين با اينكه سالهاي قبلش مهد ميرفت يه هفته ولكن من نبود تا اينكه با كمك مربيش دل كند جوري كه تابسونا هم ولكن نيستو كانون ميره به اميد موفقيت وپيروزي محمد حسين عزيزو محمد طاها


امیدوارم عزیزم
گل پسرهای شما هم موفق باشند عزیزم
مامان محمدرهام جون
29 شهریور 92 11:15
آآآآآآآآآآآآآآفرین محمدحسین ماهعزیززززززززززززم مدرسه رفتنت مبارک خوشگلم




ممنونم سمانه جون


مامان آرتین
30 شهریور 92 1:22


















نازنين
31 شهریور 92 11:33
دوست چهار فصلم اولين هفته پاييز بر وفق دلت...


شما هم روزهای پاییزی خوبی رو امیدوارم پیش رو داشته باشید گلم
مامی امیرین
3 مهر 92 8:04
نگران نباش مامانی بعد از یکی 2 روز عادت میکنه.
÷سر ما که اصلا هیچ استرسی نداشت و تازه سعی میکرد منو آروم کنه.
چه همسیر بینظیری..چه کیک و هدیه قشنگی..ایشالا سالیلان سال عاشقانه در کنار هم زندگی کنید.


امیدوارم که همین طور باشه
ممنونم عزیزم از دعای خوبت
مادر (رادین و راستین)
3 مهر 92 11:00
سالگرد ازدواجت هم مبارک باشه

خدا همسر مهربونت رو حفظ کنه... گل و کیک و رستوران هر سه عالی


ممنونم بهشاد جون
الهی امین
برای مامانی وگل پسر ها
مامان پوریا و آریا
3 مهر 92 12:21
سلام

انشاالله سالیان سال در کنار هم عاشقانه این روز را جشن بگیرید .

همیشه موفق باشه محمد حسین عزیز

اکثر بچه هایی که پدرشون عینکیه خودشون هم عینک لازم میشن امیدوارم دومی هامون به مامانهاشون برن و عینکی نشن.



سلام
ممنونم از دعای خوبت
گل پسرهای شما هم موفق باشند
امیدوارم که همینطور بشه
مامان طاها
6 مهر 92 22:37
سالگرد ازدواجتون مبارک عزیزم
خوشحالم تنبلی چشم پسر گلت داره خوب میشه و ایشالله همیشه به شادی و گردش باشید


آرتین نابغه کوچک
16 مهر 92 0:33

کودکی غنچه ای از رود صداقت به صفای آب است
کودکی صفحه ای از عشق و محبت به شکوه ماه است
کودکی سلسله ی اشک به دنبال سرشت است
کودکی لاله ی سرخ است به باغ امید

دوست جونام روزتون مبارک


مامی امیرین
16 مهر 92 8:58






نازنين
17 مهر 92 19:24
مهربونا روز جهاني كودك مبارررررك


نازنين
1 آبان 92 17:58
مهربونا عيدتون مبارررك


مامان ریحانه جون
2 آبان 92 16:38
علی معنای دریا در کویر است, نفوذش در عدالت بینظیر است, من از هر کاروان این را شنیدم, مسیر عشق قربان تا غدیر است...
عید سعید غدیر مبارک


صادق صالح
3 آبان 92 20:30
با عرض سلام از شما دعوت می کنم از وبلاگ " جهان آموزش " با محتوای خبری، آموزشی، علمی و مذهبی بازدید بفرمائید. ضمنا در صورتی که تمایل به تبادل لینک داشتید بفرمائید تا وبلاگتان را لینک کنم. موفق باشید
مامان محمدرهام جون
12 آبان 92 18:06
کجایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نازنين
13 آبان 92 20:25
كجاييييين دلمون براتون تنگ شده هااااااا
مامان ایمان
15 آبان 92 22:15
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا
ستارگان آسمان من
18 آبان 92 0:58
الناز مامان بنیا
20 آبان 92 14:26
مبارک همشه شاد باشید
ستارگان آسمان من
29 آبان 92 12:35
سلام عزیزم12333
مامان گلی
29 آبان 92 21:17
منو پسملام منتظر حضورتون هستیمممممم
مادر امیرین
4 آذر 92 8:40
مامان دانیال
12 آذر 92 8:57
مـثـل بـاران چـشـم هـایت دیــدنـی سـت شهــر خــامــوش نـگـاهت دیـدنی سـت زِنــــدگـانـــی مـعــنــی لـبــخــنــد تــوسـت خـنـده هـایــت بـی نـهـایـت دیـدنـی سـت
مهناز
17 آذر 92 0:25
سلام مامان عزیز حسابی محتاج دعاهای شما مامانای مهربون هستم 2ماه اقدام ب بارداری کردیم اما موفق نشدیم تو رو خدا واسم دعا کنید....خیلی ناراحت و ناامیدم.....
نازنين
18 آذر 92 16:41
اي جاااانم چه خوب كه برقرارش كردي منم به داشتن شما افتخار ميكنم ودوستون دارم شدييييد محمد حسين ومحمد طاها ي عزيزمو جاي من ببوس يادت نرهااااااا