محمدحسین 6 10 1386 و محمدطاهامحمدحسین 6 10 1386 و محمدطاها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

*** خاطرات پسرهای گلم ***

پارک ساعی و اکسن 1 سالگی

1392/9/17 0:45
نویسنده : مامان افسانه
376 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیش بعد افطار بابایی  می خواست بره سرکار یه سری بزنه از ما هم خواست که باهاش بریم از اون جا هم  رفتیم پارک تا بچه ها هم کمی  اونجا بازی کنند 

محمدحسین در حال پفیلا خوردن 

اون جا شما هم از بوفه پارک این رو خریدی 

  

صبح وقتی بیدارشدم یه سری هم به وبلاگتون زدم دیدم که وبلاگتون جز وبلاگهای پر بازدید کننده شده این نظر لطف دوستانه که به ما سر می زنند 


امروز من و تو با داداشی رفتیم خانه بهداشت تا هم واکسن 1 سالگیت رو بزنی هم چکاپ بشی 1 واکسن بود که اون رو هم به دست راستت زد شما هم که اصلا نه گریه کردی نه عکس العملی نشون دادی هزار ماشا ا... پسر بسیار خوبی بودی و هستی خانم بهداشت گفت که یک هفته دیگه تب می کنی و بدنت هم دونه می زنه امیدوارم که مشکلی پیش نیاد 

قدت 80

وزنت 10/500

و دور سرت هم 46 بود 

از خانه بهداشت هم که اومدیم شما خوابتون گرفت من  داشتم این مطالب رو می نوشتم که از خواب بیدار شدید من گذاشتم تو صندلی غذات و یه کاغذ و خودکار هم بهت دادم تا شما نقاشی بکشید و منم مطالبم رو بنویسم 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان محمدرهام جون
2 مرداد 92 13:10
همیشه به پارک وگردش وآجیل وپفیلا خورون باشیدواکسن فرشته کوچولو مبارکش باشه ای جاااااااااااااااااااانم نقاشیشو ببین


لطف داری دوست خوبم
نازنين
3 مرداد 92 17:09
اي جاااااانم با اون فرم نقاشي كشيدنش


ممنونم دوست خوبم چرا وبتون باز نمیشه
مادر (رادین و راستین)
7 مرداد 92 1:50
سلام عزیزم



ماشالله عکس آخریه خیلی بامزه اس ...



خداروشکر واکسنش رو زدین انشالله که اذیت نمی شه.



وبلاگ پربازدید هم که شده ... به سلامتی







توی این شبهای عزیز به یاد ما هم باش
التماس دعا
سلام
ممنونم
امیدوارم که اذیت نشه
به لطف دوستان
چشم حتما
شما هم ما رو فراموش نکنید



مامان مينا
30 مرداد 92 15:31
به سلامتي عزیزم واکسنتم زدی نقاشیشو ببین ای جونمممممم